دلم میخواهد زندگیم را مانند بسته ای در دست کس وبلاگ دیگر کلمه ی بگذارم و بگویم: بیا، وبلاگ برای کلمه من وبلاگ دیگر کلمه بس است، حالا تو فکرش را بکن … اما ممکن نیست! با دست خودمان زندگی را وبلاگ برای کلمه خود خراب کرده ایم. هر روز صبح که بیدار می شویم سنگینی این زندگی لعنتی روی ما وجود دارد و باز باید فکر کرد..., ...ادامه مطلب
مارها قورباغه ها را مي خوردند .. و قورباغه ها غمگين بودند .. قورباغه ها به لك لك ها شكايت كردند .. لك لك ها مارها را خوردند .. و قورباغه ها شادمان شدند .. لك لك ها گرسنه ماندند .. و شروع كردند به خوردن قورباغه ها .. قورباغه ها دچار اختلاف ديدگاه شدند .. عده اي از آنها با لك لك ها كنار آمدند .. و عده اي ديگر خواهان باز گشت مارها شدند .. مارها باز گشتند و همپاي لك لك ها شروع به خوردن قورباغه ه,برای,خورده ...ادامه مطلب
ما برای ادامه دادن، هیچ کسی را نداریم جز خودمان؛ و این کافی ست. , ...ادامه مطلب
فکری برای جمـعـه ی بعـدی نمی کنـی؟ دیگر نفس بدون تو بالا نمی آیـد,فکری برای جمعه بعدی نمیکنی ...ادامه مطلب
کـاش تـا حالمان خوب شود بـرایِ مدتی هم که شده جـمـعـه نـشود ... ! , ...ادامه مطلب