عادت مردم این شهر فقط غم زدگیست جمعه هم روز قشنگی است اگر بگذارند..., ...ادامه مطلب
دوران جهان بی می و ساقی هیچ است بــی زمــزمــهٔ نـــایِ عــراقــی هـیــچ اســت هـر چـنـــد در احــوال جـهــان مــینگــرم حاصل همه عشرت است و باقی هیچ است , ...ادامه مطلب
و گفت: بیزارم از آن خدای که به طاعت من از من خشنود شود و به معصیت من از من خشم گیرد پس او خود در بند من است تا من چه کنم..., ...ادامه مطلب
کمدی اما در عین حال بسیار گریه آور یک کمدی سیاه که پر از معنی بود پ.ن: پیشنهاد میکنم تماشا کنید., ...ادامه مطلب
دلم میخواهد زندگیم را مانند بسته ای در دست کس وبلاگ دیگر کلمه ی بگذارم و بگویم: بیا، وبلاگ برای کلمه من وبلاگ دیگر کلمه بس است، حالا تو فکرش را بکن … اما ممکن نیست! با دست خودمان زندگی را وبلاگ برای کلمه خود خراب کرده ایم. هر روز صبح که بیدار می شویم سنگینی این زندگی لعنتی روی ما وجود دارد و باز باید فکر کرد..., ...ادامه مطلب
خواستم داد شوم … گرچه لبم دوخته استخودم و جدّم و جدّ پدرم سوخته استخواستم جیغ شوم، گریهی بیشرط شومخواستم از همهی مرحلهها پرت شوموسط گریهی من رقص جنوبی کردیمکامپیوتر شدم و بازی خوبی کردیمکسی از گوشی مشغول، به من میخندیدآخر مرحله شد، غول به من میخندید !دل به تغییر، به تحقیر، به زندان دادموسط تلویزیون باختم و جان دادم !یک نفر، از وسط کوچه صدا کرد مرابازی مسخرهای بود … رها کرد مرا !با خودم، با همه، با ترس تو مخلوط شدمشوت بودم! که به بازی بدی شوت شدم !!خشم و توپیدن من! در پی ِ یاری تازهترس گل دادن تو در وسط ِ دروازهآنچه میرفت و نمیرفت فرو … من بودم !حافظ ِ اینهمه اسرار ِ مگو، من بودم« آفرین بر نظر ِ لطف ِ خطاپوشش » بودیک نفر، آن طرف ِ گوشی ِ خاموشش بوداز تحمّل که گذشتم به تحمّل خوردمدردم این بود که از یار ِ خودی گل خوردم !حرفی از عقل ِ بداندیش به یک مست زدندباختم! آخر بازی، همگی دست زدنداز تو آغاز شدم تا که به پایان برسمرفتم از کوچه که شاید به خیابان برسمبوی زن دادم و زن داد به موی فـَشِنم !!راه رفتم که به بیراههی خود، مطمئنمعینک دودیام از تو متلک میانداختبعد هر سکس، مرا عشق به شک میانداختخواندم و خواندیام از کفر هزاران آیهبعد بر باد شدم با موتور همسایهحسّ عصیان زنی که وسط سیبم بودحسّ سنگینی ِ چاقوت که در جیبم بودزنگ میخوردی و قلبم به صدا دوخته بود« تا کجا باز دل غ, ...ادامه مطلب
گویند کسان بهشت با حور خوش است من گویم که آب انگور خوش است این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار آواز دهل شنیدن از دور خوش است , ...ادامه مطلب
آیا شما که صورتتان رادر سایه نقاب غم انگیز زندگیمخفی نموده ایدگاهی به این حقیقت یأس آور اندیشه می کنیدکه زنده های امروزیچیزی به جز تفاله یک زنده نیستند ؟ گویی که کودکیدر اولین تبسم خود پیر گشته است ... برچسبها: فروغ فرخزاد, سایه زندگی, نقاب غم انگیز, حقیقت تلخ, زندگی ,کودکی,اولین,تبسم,گشته ...ادامه مطلب
گفت: خیلی میترسم. گفتم: چرا؟ گفت: چون از ته دل خوشحالم. اینجور خوشحالی ترسناک است. پرسیدم: آخه چرا؟ جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد. برچسبها: خالد حسینی, اینجور خوشحالی, ترسناک, سرنوشت, ناشادی ,اینجور,خوشحالی,ترسناک ...ادامه مطلب
میگویند تنهایی پوست آدم را کلفت میکندمیگویند عشق دل آدم را نازک میکند میگویند درد آدم را پیر میکند ... آدم ها خیلی چیزها میگویند و من، امروز کرگدن دلنازکی هستم که پیر شده است! برچسبها: مهدی صادقی, درد آدم را پیر می کند, تنهایی, عشق, آدم ها, ...ادامه مطلب
بوسـه بخیه استخنده بخیه است فراموشی بخیه است مهربانی بخیه است آدم بیبخیه متلاشی میشود! آدم؛ زخــم است... برچسبها: چارلز بوکوفسکی, آدم, بوسه, فراموشی, بخش هایی از کتاب, ...ادامه مطلب
حال ما با دود و الکل جا نمی آید رفیقزندگی کردن به عاشقها نمیآید رفـــیقروحمان آبستن یک قرن تــنـــها بودن اســتطفل حســرت نوش ما دنیـــا نمی آید رفیقدستهایت را خودت " ها " کن اگر یـــخ کرده انداز لب معشوقه هامان "ها " نمی آید رفیقهضم دلتــنگی برای مـــوج آسان نیست ، آهآب دریـا بـی سـبب بالا نمی آید رفیقیــا شبیـه این جماعت بـاش یـا تنها بمانهیچکس سمت دل تنها نمی آید رفــیقالتیـام درد هـای مـا فقط مـرگ است و بسحال ما با دود و الکل جا نمی آید رفیـق , ...ادامه مطلب
یکشنبه است امروز تو کمـی زودتر بیا دلم جـا مانـده ، جایی در قرار دیروز چای دم کنم یا قهـوه؟ چـه می گویـم.... یکشنبه است امروز عـشق را چیده ام، آمـاده تو فقط زود بیا...! ,یکشنبه غم انگیز,یکشنبه,یکشنبه سیاه,یکشنبه بازار استانبول,یکشنبه ی غم انگیز ...ادامه مطلب
چه خیالی ، چه خیالی ، خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی ماهی است. ,حوض نقاشی من بی ماهی است,حوض نقاشي من بي ماهي است,حوض نقاشی من بی ماهی ست,حوض نقاشی من ...ادامه مطلب
همان طور که دیروز سیگارم هفته ی قبل خودکارم و ماه پیش آن کتابچه ی شعر شاملو را پیدا کردم تو را هم خواهم یافت فقط امیدوارم حوصله داشته باشی گوش هایت حرف های یک عمر بیخوابی را به زبان من بدهکار است! , ...ادامه مطلب