ترسم که اشک در غم مـا پرده در شودوین راز سر به مهر به عالم سمر شودگویـنـد سنـگ لعـل شـود در مقام صــبرآری شـود ولـیـک بــه خون جـگـر شـودخواهم شدن به میکده گریـان و دادخواهکز دست غم خلاص من آنجا مگر ش, ...ادامه مطلب
از آسمون، خونه كه می بارهپاييز ما پاييز خوبی نيستديوونه ايم با اينکه مي دونيمديوونه بودن چيز خوبی نيستدلخوش به چی هستی؟ كدوم فردا؟دنياي ما بدجور بي رحمهحال تو رو هيشکی نمی دونهحرف منو هيچ كس نمی فهمهع, ...ادامه مطلب
صبح که خانه را ترک میکنم جوانم و شب پیر به خانه باز میگردم.با اندوهی هزارساله، چهاردیواری خانه ام، آرام و صبور،پذیرای پیرمردی است که سحرگاهان جوان بر میخزد! Download, ...ادامه مطلب
نظاره کن نگاه ما راکه پرده ای دیگر بکنمبرهنه میکنم صدا راکه با دلت حرفی بزنمبه تن تو پیوسته نشد دو دست عاشقمبه سیاهی برگشته قدم قدم دقایقمبه منو این کاشانه بگو بگو که زنده ایمتو به گوشم افسانه بگو که, ...ادامه مطلب
کسایی که سیگار نمیکشندچجوری فکر میکنند؟ , ...ادامه مطلب
که به سلامتیِ یک شکوفه زیر تگرگکه به سلامتیِ گوسفند قبل از مرگ!که به سلامتی جام بعدی و گیجیکه به سلامتی مرگهای تدریجیکه به سلامتیِ خوابهای نیمهتمامکه بـه سلامتی من... که واقعا تنهام!که به سلامتی سالهای دربدریکه به سلامتی تو که راهیِ سفری... , ...ادامه مطلب
دریغا که بار دیگر شام شد، سراپای گیتی سیه فام شد، همه خلق را گاه آرام شد، مگر من، که رنج و غمم شد فزون جهان را نباشد خوشی در مزاج، بجز مرگ نبود غمم را علاج، ولیکن در آن گوشه پای کاج، چکیده است بر خاک , ...ادامه مطلب
سیگـار آرزو هایـی هـسـت کـه لای کـاغـذ پیـچیـده شـده... , ...ادامه مطلب
سوالی قدیمی در کتابی کهن پرسنده اش را چگونه با خبر کند از جوابش؟ , ...ادامه مطلب
شما وقـتی کـه در خانـه تنـهائـیدبه خیـابـان می رویـد من امـا از خیـابان های تنـهایـیبه خانه برمیـگردمبرچسبها: حسن آذری, بادها کجا می میرند, خیابان های تنهایی, قدم زدن در تنهایی, خانهLet's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
خيالتليوانِ آبی ست كه هر شب بالاي سر ميگذارمنيمه شب از خوابِ نداشتنت ميپَرمجرعه اي مي نوشمت آرامم ميكندو اين داستان ادامه دارد... , ...ادامه مطلب
ممكن است مقداری زهر در كوزه ای ریخت و آن كوزه را شست و اثرات زهر را از بین برد، ولی چیزی را كه در ذهنتان جای دارد، خوب یا بد، بر شما فرمانروایی خواهد كرد و هرگز از آن رهایی نتوانید یافت., ...ادامه مطلب
همه چيز ميتواند مرا خوشحال كند، اما هيچ چيز نميتواند غم مرا از بين ببرد. ,تواند ...ادامه مطلب
مائیم که از بادهٔ بیجام خوشیم هر صبح منوریم و هر شام خوشیم گـویـنـد سرانـجـام نـداریـد شـما مائیم که بیهیچ سرانجام خوشیم ,مائیم,سرانجام,خوشیم ...ادامه مطلب
پاییز آمده ست که خود را ببارمت!پاییز: نام ِ دیگر ِ «من دوست دارمت»بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش رایعنی تو را به دست خودت می سپارمت!باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...وقتی که در میان خودم می فشارمتپایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ منحتی اگر که خاک شوم تا بکارمت اصرار می کنی که مرا زودتر بگوگاهی چنان سریع که جا می گذارمت!پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!یک روز می رسم... و تو را می بهارمت!! برچسبها: ,پاییز,ببارمت ...ادامه مطلب