دریغا که بار دیگر شام شد،
سراپای گیتی سیه فام شد،
همه خلق را گاه آرام شد،
مگر من، که رنج و غمم شد فزون
جهان را نباشد خوشی در مزاج،
بجز مرگ نبود غمم را علاج،
ولیکن در آن گوشه پای کاج،
چکیده است بر خاک سه قطره خون
پالتون...
برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 216