از آسمون، خونه كه می باره
پاييز ما پاييز خوبی نيست
ديوونه ايم با اينکه مي دونيم
ديوونه بودن چيز خوبی نيست
دلخوش به چی هستی؟ كدوم فردا؟
دنياي ما بدجور بي رحمه
حال تو رو هيشکی نمی دونه
حرف منو هيچ كس نمی فهمه
عمريه كه اسم اتاق ما
يا انفرادی يا كه تابوته
سيگارتو آهسته روشن كن
دنيای ما انبار باروته!
ميريم از اين زندون تكراری
زندون تازه اونور مرزه
تا صبح گريه می كنی هر شب
با شونه هات دنيام می لرزه
می ميری و درها به روت بسته س
می ميرم و راه فراري نيست
اين شهرو می بخشيیو مي بخشم
از هيچ كس هيچ انتظاری نيست
از كوچه ها آهسته رد مي شم
خالی ِ از هر حسّ و احساسم
اونقد غريبه ن آدما، انگار
غير از تو هيچ كس رو نمی شناسم
عمريه كه اسم اتاق ما
يا انفرادي يا كه تابوته
هر روز با ترديد مي تابه
آزادي خورشيد، مشروطه!
هر كس كه حرف مهربونی زد
تو دستاي سردش تفنگی داشت
اين داستان تلخ نسلی بود
كه آرزوهای قشنگی داشت
Memories Flood My Eyes And Leave As Tears
پالتون...
برچسب : نویسنده : paltono بازدید : 230