پالتون

متن مرتبط با «ساعتی که با هم قرار میذاریم» در سایت پالتون نوشته شده است

رسیدن به آرزویی که خوشحالم نکرد

  • به آرزویی که ۲،۳ ساله ام بلاخره رسیدم. منظورم آرزوییه که ۲،۳ ساله تو دلم داشتم. اما خوشحال نیستم...دیگه وقتی بهش رسیدم که میشه بگم ذوقی نداشتم. فقط خواستم برسم که حسرتش به دلم‌ نمونه... بخوانید, ...ادامه مطلب

  • با صدای بی صدا...

  • خسته تر از قبل خسته تر از همیشه یه مرد بود یه مرد..., ...ادامه مطلب

  • جمعه هم روز قشنگی است

  • عادت مردم این شهر فقط غم زدگیست جمعه هم روز قشنگی است اگر بگذارند..., ...ادامه مطلب

  • باید گذاشت و گذشت

  • بگذارید و بگذرید ببینید و دل مبندید چشم بیندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت, ...ادامه مطلب

  • گفتگو با تشنگان امید

  • با کسانی که تشنه امید هستند، گفتگو های یاس انگیز گناهی است نابخشودنی. وقتی این عمل از فردی نابخرد صادر میشود، او را به دلیل عدم آگاهی میتوان بخشید، اما اگر شخصی دانا به انجام این گناه مبادرت ورزد بایست, ...ادامه مطلب

  • بر باد رفته هر روز هفته

  • بر باد رفته هر روز هفتهاین روزا این حسم از تووم رفته  , ...ادامه مطلب

  • تجربه گاهی باید رنج و سختی باشه

  • فهمیدم که صرفا کتاب خواندن و مطالعه نیست که به من بینش روشن تر و فهم وسیع تری میده. گاهی باید کمتر کتاب بخونی و بیشتر وقت و هزینه ات رو صرف تجربه و فعالیت میدانی کنی. این تجربه گاهی باید رنج و سختی با, ...ادامه مطلب

  • یاور همیشه مومن

  • ای به داد ِ من رسیدهتو روزای ِ خود شکستنای چراغ ِ مهربونیتو شبای ِ وحشت ِ منای تبلور ِ حقیقتتوی ِ لحظه های ِ تردیدتو منو از شب گرفتیتو منو دادی به خورشیداگه باشی یا نباشیبرای ِ من تکیه گاهیبرای ِ من ک, ...ادامه مطلب

  • ترسم که اشک در غم مـا پرده در شود ( غزل 226 )

  • ترسم که اشک در غم مـا پرده در شودوین راز سر به مهر به عالم سمر شودگویـنـد سنـگ لعـل شـود در مقام صــبرآری شـود ولـیـک بــه خون جـگـر شـودخواهم شدن به میکده گریـان و دادخواهکز دست غم خلاص من آنجا مگر ش, ...ادامه مطلب

  • نگاشون کن، خیلی اهمیت میدنو

  • شرلوک: نگاشون کن، خیلی اهمیت میدن. تاحالا به فکرت رسیده که ما یه مشکلی داریم؟مای کرافت: همه یه روزی میمیرن یا قلبشون میشکنه. اهمیت دادن همچین هم آش دهن سوزی نیست شرلوک...   , ...ادامه مطلب

  • از آسمون، خونه كه مي باره پاييز ما پاييز خوبي نيست

  • از آسمون، خونه كه می بارهپاييز ما پاييز خوبی نيستديوونه ايم با اينکه مي دونيمديوونه بودن چيز خوبی نيستدلخوش به چی هستی؟ كدوم فردا؟دنياي ما بدجور بي رحمهحال تو رو هيشکی نمی دونهحرف منو هيچ كس نمی فهمهع, ...ادامه مطلب

  • صبح که خانه را ترک میکنم...

  • صبح که خانه را ترک میکنم جوانم و شب پیر به خانه باز میگردم.با اندوهی هزارساله، چهاردیواری خانه ام، آرام و صبور،پذیرای پیرمردی است که سحرگاهان جوان بر میخزد!   Download, ...ادامه مطلب

  • بگو که زنده ایم

  •  نظاره کن نگاه ما راکه پرده ای دیگر بکنمبرهنه میکنم صدا راکه با دلت حرفی بزنمبه تن تو پیوسته نشد دو دست عاشقمبه سیاهی برگشته قدم قدم دقایقمبه منو این کاشانه بگو بگو که زنده ایمتو به گوشم افسانه بگو که, ...ادامه مطلب

  • کسایی که سیگار نمیکشند

  •  کسایی که سیگار نمیکشندچجوری فکر میکنند؟ , ...ادامه مطلب

  • فرصتِ من از تاریخ، سهمم از جهانم بود

  • فرصتِ من از تاریخ، سهمم از جهانم بوددختری که با گریه توی بازوانم بودپهلوان تو ماندم گرچه دیو بسیار استآنچه از لبت خواندم کلّ هفت‌خوانم بوداز سکوت ترسیدم، در سقوط رقصیدمنوش گفتی و دیدم: سم در استکانم ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها